دکتری فلسفه هنر عضو هیئت علمی پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر
چکیده
هنر در عا مترین تعریف خود، ظهور و تجلی استعدادهای فطری و زیبایی طلب انسان در قالب آثار هنری است؛ مفاهیمی که به تمامی، ذاتیِ انسان محسوب می شوند. حال آیا می توان هنر را، که با مفاهیمی چنین هویت می یابد، با جنسیت، که یک عَرض محسوب می شود، مرتبط دانست؟ آیا می توان جنسیت را عاملی در ایجاد تمایز میان مفهوم و مصادیق هنر برشمرد؟ و یا می توان با استناد به جنسیت، به تمایز میان هنرها قائل شد و هنر را به هنر مردان و هنر زنان تقسیم کرد؟ آیا شرایط فرهنگی، مواضع ایدئولوژیک و جایگاه اجتماعی در مفهوم هنر و نسبت آن با جنسیت (به ویژه زن) تأثیرگذار است؟ آیا قوانین و حدود فقهی در قلمرو هنر، جنسیت را عاملی تعیین کننده در صدور احکام متفاوت نسبت به زن و مرد می داند؟ این مقاله با تبیین مفهوم هنر و ماهیت آن در ساحت فلسفه ی هنر و نیز تعالیم اسلامی سعی دارد، مفاهیم مرتبط با نسبت زن و هنر را مورد بحث و تأمل قرار دهد و جوابی برای سؤالات فوق بیابد.
سوآمی، آنانداکومارا، 1384. استحاله هنر در طبیعت، ترجمه صالح طباطبایی، تهران، فرهنگستان هنر.
پتروپولوس، جان.سی.بی، 1382. «آراء هومر و هزیود و گورگیاس در باب اصول نظری و عملی هنر»، خیال: فصلنامه پژوهشی فرهنگستان هنر، ترجمه منصور ابراهیمی، ش 7، تهران، فرهنگستان هنر.