شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2538-404X
22
87
2020
05
21
نوع شناسی ساختار قدرت در خانواده ایرانی
7
32
FA
مهدی
مالمیر
0000-0003-3393-3475
دانشگاه شهید بهشتی
malmir77@yahoo.com
مرضیه
ابراهیمی
دانشگاه شهید بهشتی
ma_ebrahimi2004@yahoo.com
10.22095/jwss.2020.220454.2273
قدرت در سطح گروه های خرد یکی از تعیینکنندههای قوی در روابط بین فردی و نیز مشخصکننده سویههای توافق و یا تضاد و همچنین شیوههای حل مساله در این بستر میباشد. خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی، مسئولیت جامعه-پذیر کردن افراد را بر عهده دارد و به درونی کردن چگونگی مواجهه با مشکلات و شیوههای حل مساله در دامنهای بین توافق و رضایت، هدایت آمرانه و یا ارعاب و سرکوب میانجامد. یکی از عوامل مهم اثرگذار در شیوههای حل مساله در سطح خانواده تغییراتِ ساخت خانواده و بالتبع ساختار روابط و قدرت آن می باشد و از این رو اطلاع از وضعیت توزیع قدرت در خانواده و جهت گیری های پیش روی، ضرورت دارد. این مقاله با اتکاء به یک پژوهش ملی در حوزه خانواده از طریق روش کمی و با ابزار پرسشنامه در میان 5004 نفر با روش نمونه گیری دو مرحله ای در ایران تکمیل شده است، و به دنبال آن است تا تصویر و توصیف از وضعیت ساختار قدرت در خانواده ایرانی ارائه نماید. مطابق یافتههای به دست آمده از این تحقیق، ساختار قدرت در خانواده ایرانی در ابعاد متشکل آن نسبت به گذشته تغییر کرده است به شکلی که توزیع قدرت در بین اعضاء خانواده متقارنتر شده و تا میزانی از سطح آمرانگی و سلسلهمراتبی عمودی آن کاسته شده است. در عوض تمایل و جهتگیری خانواده به سمت شیوه-های جدید و مدنی در تصمیمسازی، تصمیمگیری و حل مساله بین اعضاء بیشتر شده است.
خانواده,ساختار قدرت,موازنه قدرت خانوادگی,خانواده مدنی,خانواده اقتدارگرا
https://www.jwss.ir/article_113886.html
https://www.jwss.ir/article_113886_8b54c81c461aac4d901bbaf14757af45.pdf
شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2538-404X
22
87
2020
05
21
از زیست گلخانهای تا بازگشت به عادتواره؛( تجربه ی زیسته ی دانشآموختگان دختر مدارساسلامی غیرانتفاعی شهر تهران)
33
62
FA
طاهره
خزائی
دکترای جامعه شناسی دانشگاه بوردو، فرانسه
taherehkhazaei81@gmail.com
غزاله
چیت ساز
دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
ghazaleh.chitsaz@gmail.com
10.22095/jwss.2020.243631.2432
هدف اصلی این پژوهش مطالعۀ تجربۀ زیسته تحصیل دختران در مدارس اسلامی غیرانتفاعی دخترانه است. چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس مفصلبندی مفاهیمی مانند عادتواره بوردیو، مصرف نمایشی وبلن و همچنین، بههمریختگی معنایی شوتس و بازاندیشی گیدنز است. این پژوهش به روش تحقیق کیفی و با رویکردی پدیدارشناسانه انجام شده و ابزار تحلیل یافتهها تحلیل مضمونی است. بر پایۀ روایتهای افراد مورد گفتگو، چهار مضمون اصلی در تجربۀ آنها عبارت است از: تداوم زیست مرفهانه ذیل برند مدرسه اسلامی در اشاره به مدرسه اسلامی به مثابه بستری برای شکلگیری الگوهای مصرفیِ زیست طبقه مرفه، بازتولید احساس اقلیتبودگی و شکلگیری خرده گفتمان مقاومت در واکنش به نگرش منفی به قشر مذهبی، دینداری آسایشطلبانه و فضایی از آنِ خود در ارتباط با فراهمساختن ساختارِ انحصاری و فضایی امن برای دینداری و در نهایت، از زیست گلخانهای تا مواجهه با دیگری و تجربۀ بازاندیشانه. این مطالعه نشان میدهد هرچند دانشآموختگان این مدارس در رویارویی با تکثر و تنوع بیرون از این مدارس پس از فارغالتحصیلی، ذیل بهمریختگیِ معنایی تجربهشده در شرایط بازاندیشی قرار میگیرند، اما در نهایت، عادتوارههای مرفهانه چارچوب کنشی و تفسیری ایشان را تعریف میکند.
بازاندیشی,عادتواره,دیگری,مدارس دخترانه,مدرسه غیرانتفاعی اسلامی
https://www.jwss.ir/article_113938.html
https://www.jwss.ir/article_113938_ca0287a7868baeaff7f8f43439746d97.pdf
شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2538-404X
22
87
2020
05
21
واکاوی اعتیاد مردان متأهل در یک مطالعه ی کیفی
63
88
FA
سهیلا
صادقی فسایی
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران
s_sadeghi@yahoo.com
زینب
جهاندار لاشکی
دکترای مسائل اجتماعی ایران دانشگاه تهران
z.jahandar114@gmail.com
عبدالحسین
کلانتری
دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران
abkalantari@ut.ac
10.22095/jwss.2020.108885.1405
در این مطالعه با توجه به اهمیت موضوع اعتیاد و نهاد خانواده و نقش بیبدیل زوج در پایداری و تعامالت کانون خانواده تالش شد در یک مطالعهی کیفی و بر پایهی نظریهی مبنایی و با استفاده از مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین، شرایط و پیامدهای اعتیاد مردان متأهل به عنوان همسر و پدر خانواده واکاوی شود. روش نمونهگیری این تحقیق، از نوع هدفمند بوده و از تکنیک نمونهگیری گلوله برفی در جمعیتهای آسیبپذیر معتاد استفاده شده است. در این مطالعه 26 نمونه با لحاظ مالکهای تعیین شده و تنوع نمونه، انتخاب و دادهها با انجام مصاحبهی عمیق و نیمهساختیافته بهدست آمده است. پرسش از شرایط و زمینههای گرایش به مصرف مواد مخدر، پیامدها و تبعات اعتیاد و نیز راهبردهای مواجههی مردان متأهل با اعتیاد ســؤاالت محوری تحقیق بودند. براساس یافتههای مطالعه، مقوالت خانواده ناســالم، حلقهی دوســتان و زیست مکان مصرف شرایط علی اعتیاد و مقوالتی مانند فراموشــی خانواده، پدرانگی گمشده، داغ ننگ )استیگمای( خانواده، ناامن سازی خانواده و ازهمگسیختگی خانواده مقوالت پیامدی شناسایی شدند
اعتیاد,مصرف مواد مخدر,نظریه مبنایی,معتاد,خانواده
https://www.jwss.ir/article_114241.html
https://www.jwss.ir/article_114241_b6b16ed044b76f81d7378842b561c032.pdf
شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2538-404X
22
87
2020
05
21
تجربهی زیستهی زنان از سبک زندگی خانهداری(مطالعه ی موردی شهر دیلم)
89
108
FA
داریوش
رضاپور
0000-0002-5805-0540
گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور
d.rezapour@gmail.com
آسیه
اسماعیلی
کارشناس ارشد جامعه شناسی
a30yeesmaeili@yahoo.com
10.22095/jwss.2020.179549.1959
پژوهش حاضر باهدف مطالعهی تجربهی زیستهی زنان از سبک زندگی خانهداری در شهر دیلم صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را 18 نفر از زنان 22 تا 60 ساله ساکن شهر دیلم تشکیل میدهد. محققین در این پژوهش کیفی از رویکرد پدیدارشناسی و تکنیک مصاحبهی عمیق برای جمعآوری اطلاعات بهره جستهاند. طبق یافتههای پژوهش بندر دیلم جامعهای در حال گذار از وضعیت سنتی به وضعیت مدرن بوده و شاخصهای مدرنیته همانند مشارکت و پیشرفت در بین زنان جوان بیشتر دیده میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که زنان با توجه به تجربههای فردی و اجتماعی خود، خانهداری را درک و تفسیر مینمایند. علاوه بر این نحوهی مسئولیتپذیری و الگوبرداری مذهبی زنان در پذیرش نقش خانهداری و درونی کردن هنجارهای خانهداری نقشی اساسی دارد. میزان رضایت و یا عدم رضایت زنان از خانهداری تحت تأثیر رضایت از زندگی زناشویی و تصور آنان نسبت به جایگاه مادری است. ضمناً شاخص قدرت در خانواده در تمکین زنان از مردان در امور خانه نقش مهمی ایفا میکند. درنهایت زنان شیوههای گوناگونی همانند ادامهی تحصیل، شرکت در مراسمهای مذهبی، حضور در باشگاههای ورزشی و مهمانیهای خانوادگی را برای رضایت و ارتقاء سبک زندگیشان به کار میبرند.
تجربهی زیسته,رضایتمندی,سبک زندگی,خانهداری,شهر دیلم
https://www.jwss.ir/article_113889.html
https://www.jwss.ir/article_113889_717a4f038960532c8cb92b170e863a68.pdf
شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2538-404X
22
87
2020
05
21
تعیینکنندههای اجتماعی و فرهنگی نگرش دانشجویان به سقط جنین
109
130
FA
نورالدین
فراش خیالو
0000-0003-1386-2067
دانشجوی دکتری جمعیتشناسی دانشگاه تهران
n_farrash@yahoo.com
نگار
رمضی
کارشناسی ارشد پژوهشگری اجتماعی دانشگاه خوارزمی
ramzi.negar74@gmail.com
رسول
صادقی
دانشیار جمعیتشناسی دانشگاه تهران و محقق موسسه مطالعات جمعیتی کشور
rassadeghi@ut.ac.ir
10.22095/jwss.2020.208964.2173
سقط جنین، بهعنوان مسئلهای اجتماعی- پزشکی در سالهای اخیر افزایش یافته است. مقالهی پیشرو، به بررسی عوامل و تعیین-کنندههای نگرش دانشجویان به سقط جنین میپردازد. روش مطالعه کمی- پیمایشی با حجم نمونه 384 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران میباشد. نتایج نشان داد که نگرش مثبت به سقط جنین در بین زنان بیشتر از مردان، افراد بدون همسر بیشتر از افراد دارای همسر، فارسها بیشتر از بلوچها و ترکمنها، و جوانان زیر 25 سال بیشتر است. علاوه بر این، نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که متغیرهای درگیری در فعالیتهای فراغتی، نگرش مثبت به معاشرت فرازناشویی، و برابری گرایی جنسیتی اثر افزایشی و در مقابل، متغیرهای دینداری و ارزش فرزند اثر کاهشی بر نگرش به سقط جنین دارند. در مجموع این متغیرها حدود 46 درصد از واریانس نگرش نسبت به سقط جنین را تبیین کردهاند. از اینرو، تحولات ارزشی و فرهنگی در جامعه ایران بهویژه در میان جوانان موجب تغییر نگرشها نسبت به سقط جنین شده است.
خانواده,سقط جنین,دینداری,برابریگرایی جنسیتی,دانشجویان
https://www.jwss.ir/article_113887.html
https://www.jwss.ir/article_113887_82394a52702cabd00db6758f68d78aa9.pdf
شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2538-404X
22
87
2020
05
21
تفاوت نسلی نگرش به ارزش های ازدواج و عوامل موثر در آن در زنان ساکن شهر یاسوج
131
149
FA
سعیده
گروسی
هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان
sgarousi@uk.ac.ir
فاطمه
یاری نسب
دانش آموخته دانشگاه شهید باهنر کرمان
yarinasab.f@gmail.com
10.22095/jwss.2020.186411.1993
ازدواج در جامعه ما بنیان خانواده را تشکیل می دهد، اما همیشه ازدواج در بین نسل های مختلف معانی متفاوتی داشته و نگرش به آن در حال تغییر بوده است، هدف تحقیق شناخت تفاوت نسلی بین دختران و مادران در نگرش به ارزش های ازدواج و عوامل موثر بر آن در شهر یاسوج می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر روی 400 نفر (200نفر دختر و 200 نفر مادران آن ها) از زنان بالای 20 سال شهر یاسوج انجام گرفته است. شیوهی نمونهگیری خوشه ای چندمرحلهای است. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی یو من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. یافتهها نشان داد تفاوت معناداری بین و گروه مادر و دختر در متغیر ارزش های ازدواج وجود دارد. از میان عوامل مستقل اشاره شده، ارتباط معناداری بین سن، تحصیلات، فردگرایی، دینداری، میزان استفاده از وسایل ارتباطی، نحوه گذران اوقات فراغت، نگرش جنسیتی و اعتماد اجتماعی با ارزش ازدواج وجود داشت. در مجموع یافته های مقاله حاکی از از آن است که بعضی از ارزش های ازدواج تغییر کرده است اما همچنان ازدواج در شهر یاسوج ارزشمند است.
ارزش ازدواج,تفاوت نسلی,مادران,دختران
https://www.jwss.ir/article_113888.html
https://www.jwss.ir/article_113888_1755d363c5857a7bae51b89db777bbae.pdf
شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و خانواده
مطالعات راهبردی زنان
2008-2827
2538-404X
22
87
2020
05
21
بررسی رابطه ی احساس تنهایی، حمایت ادراکشده و رضایت زناشویی با استفاده از شبکههای مجازی در بین زوجین تهرانی
151
173
FA
اعظم
پاک خصال
دانشجوی دکتری،گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
az.pakkhesal@gmail.com
سیف الله
سیف اللهی
دانشیار گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
rped_almizan@yahoo.com
خلیل
میرزائی
دانشیار گروه جامعه شناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
mirzaeei_khalil@riau.ac.ir
10.22095/jwss.2020.199937.2102
هدف از این پژوهش، تبین رابطۀ احساس تنهایی، حمایت ادراکشده و رضایت زناشویی با میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و اینترنت در بین زوجین شهر تهران است. در این پژوهش بنابر ماهیت موضوع، از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرمافزار «spss» انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش را زنان و مردان متأهل ساکن مناطق 2، 6 و 15 شهر تهران در سال 1397 تشکیل میدهد. تعداد نمونه با استفاده از فرمول «کوکران» 385 نفر برآورد شد. یافتهها حاکی از وجود رابطۀ معنادار بین متغیرهای پژوهش است ؛ بین متغیر احساس تنهایی و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی رابطۀ مثبت و معنادار وجود دارد ؛ بین متغیرهای حمایت عاطفی و رضایت زناشویی و استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی رابطۀ منفی معنادار وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که آسیبهای خانوادگی و فردی از مهمترین پیامدهایی است که در اثر استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی مجازی در خانواده ها و بین زوجین به وجود میآید ؛ عدم حمایت عاطفی از سوی همسر، احساس تنهایی و عدم رضایت از زندگی زناشویی و پناه بردن به شبکه های مجازی منجر به کاهش ارتباطات همسران در خانواده و نهایتاً تعارض های زناشویی میشود.
احساس تنهایی,حمایت ادراک شده,رضایت از زندگی زناشویی,شبکه های اجتماعی مجازی
https://www.jwss.ir/article_113890.html
https://www.jwss.ir/article_113890_9ee054bb44bcd3aa0568469f2f3a40dd.pdf