unavailable
unavailable
امروزه نظریه اخلاق مراقبت، به مثابه بدیلی برای نظریه های اخلاقی سنتی که مردسالار قلمداد می شود، از سوی برخی فمینیست ها ارائه شده است. خانم کَرول گیلیگان روش کولبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و به نظریه ای در اخلاق رسید که آن را «اخلاق مراقبت» (ethics of care) نامید. یافته های وی بعدها به دست فیلسوفان و متفکران زن فمینیست تکمیل شد و به صورت نظریه ای اخلاقی در برابر نظریات رایج غرب درآمد. این نظریه اخلاقی سه نقد عمده بر نظریه های اخلاقی تکلیف گرای کانت و نتیجه گرای میل وارد می کند و آ نها را به مثابه نظریات اخلاقی مردسالارانه ناقص یا نادرست می شمارد. این سه نقد عبارتند از استناد به قواعد عام اخلاقی، رعایت بی طرفی و تأکید انحصاری بر عقلانیت. در برابر، ادعا می شود که اخلاق مراقبت، اخلاقی است قاعده گریز، جزیی نگر، متن محور، عینی، درگیر و مبتنی بر عواطف که ریشه جنسیتی دارد. نوشته حاضر به معرفی و تحلیل این ایده می پردازد.
اگرچه مدرنیته انسانیت زنان (پاره پنهان) را آشکار کرد، اما زن بودن زنان (پاره پیدا) را در محاق فرو برد. مدرنیته، معتقدبود برای انسان شدن، زنان را تا حد امکان باید به مردان شبیه ساخت. در نتیجه زن مدرنیته، انسان است، اما با همه اوصاف آن چنان مقهور اشتراکات «حقیقت زنانگی» مردانه. اندیشه های نو با نادیده انگاری زن و مرد شد که زن و حقوق زنانه را فراموش کرد و بدین سان با نادیده انگاشتن هویت زنانه، امنیت وی را درمعرض چالش قرار داد. زنانی که از لحاظ اجتماعی قادر به نقش آفرینی در جامعه مردسالار باشند، معمولاً تمام هویت اجتماعی شان را از زنانگی خویش نمی گیرند و خود را تا اندازه ای با نقش ها و کارکردهای اجتماعی مردانه وفق می دهند اما این زنان هزینه هایی نیز می پردازند، مردان آنها را تهدیدی برای خویش قلمداد کرده و در مقابل تغییر رفتارهای آنها مقاومت می کنند. با لحاظ چنین واقعی تهایی، اسلام هویت جنسیتی را فراتر از ویژگی های زیست شناختی هریک از دو جنس مورد ارزیابی قرارمی دهد. براین اساس، برابری کیفی به مراتب بیش ازتساوی کمّی در راستای تحقق مفهوم جنسیت درکانون توجه قرارمی گیرد.
مقوله جنس زبانی در زبا نشناسی از مقوله جنس زیست شناختی بازشناخته می شود. بررسی های زبان شناختی نشان داده اند که اگرچه میان این دو نوع جنس در زبان هایی که از جنس زبانی بهره می برند رابطه برقرار است، لیکن این رابطه متناظر نمی باشد. زبان عربی و عربی قرآنی (یا کلاسیک) از زبان هایی قلمداد می شود که جنس زبانی در آن از گستره و تنوع زیادی برخوردار است. این پژوهش با بررسی جنس زبانی در آیات قرآن کریم، با ارایة تقسیم بندی جدید و متفاوتی از آنچه در دستورهای موجود عربی در مورد جنس صورت پذیرفته است، به نحوه عملکرد و رابطه آن با جنس زیست شناختی در چارچوب نظریة نشان داری می پردازد. نتایج این بررسی می تواند از یکسو در تفسیر آیات و به ویژه نقش و اهمیت زنان در کلام الله مجید بر پایة توصیف زبا نشناختی به کار رود و از سوی دیگر مسیری جدید و متفاوت را پیش روی پژوهشگران دستور زبان عربی بگشاید.
از مسایل چالش برانگیز در جامعه ما، الگوگیری از اسوه های دینی است که معتقدان و منتقدانی دارد. مشکل اساسی در این مسئله، تفاوت زمانی اسوه های دینی با ما است. این نوشتار، معتقد است با تکیه بر «معاصرسازی» می توان این مشکل را چاره کرد. با معاصرسازی، هم پیروی از سبک اسوه های دینی تأمین می شود و هم اقتضائات زمان لحاظ می شود. این امر در دو مرحله باید مورد توجه قرار گیرد: یکی پژوهش و دیگری گزارش. در مرحله پژوهش دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد: یکی این که سیره پژوهی باید با رویکرد زندگی صورت پذیرفته و به شکل پژوهش ناظر به زندگی یا پژوهش زندگی محور سامان یابد، نه پژوهش در خلأ. نکته دیگر این که سیره پژوهی باید رویکرد موضوعی داشته باشد، نه معصومی. در مرحله گزارش نیز چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد: یکی رویکرد تبیینی در گزارشگری که در آن از تحکم و توصیه صرف پرهیز شده و نقش هر کدام از اصول سیره در زندگی تبیین می شود، دیگری رویکرد کاربردی که صرفاً به بیان اصول بسنده نکرده و مصداق ها و موارد اصول را در زندگی امروز نشان می دهد و سوم رویکرد نظام مند در ارائه است که در آن از ارائه اصول به شکل پراکنده پرهیز شده و آنها در یک نظام مشخص، متناسب با نیاز زندگی طراحی شده و ارائه می شوند.
ابطه ارزشمندی ذاتی و جنسیت از تحقیقات بنیادینی است که نتایج حاصل از آن بر طیف وسیعی از نظریات حوزة مسایل زنان تأثیرگذار است. در این مقاله ضمن ارائه تعریف و بیان اقسام ارزشمندی ذاتی در بیرون از حوزة اخلاق و اشاره ای به برخی از مبانی ارزشی در انسان شناسی، جهت گیری های زیرساختی این بحث تعیین می شود و سپس با نگاهی فلسفی به تحلیل ذات و ذاتیات و جنس و فصل انسانی و سنجش تأثیر جنسیت در آن پرداخته شده است. از آنجا که اصی لترین و ارزشمندترین گوهر وجودی انسان عقل است، تبیین رابطه قوای ادراکی و مراتب عقل با جنسیت مورد بررسی قرار گرفته است. آ نگاه مراتب رابطه روح و روحیات با جنسیت نیز بر اساس نظریه حرکت جوهری و تأثیر متقابل نفس و بدن بیان گردیده و در آخر با نگاه توحیدی قرآنی ارزشمندی ذاتی زن در فضایی متفاوت به تصویر کشیده شده است.
زبان شناسی جنسیت یکی از شاخه های مورد توجه در حوزه جامعه شناسی زبان است که به مطالعه تأثیر متغیر جنسیت بر ایجاد گوناگونی های زبانی می پردازد. از آنجا که بیشتر مفاهیم اجتماعی فرهنگی و از جمله مفهوم جنسیت، مفاهیمی چند بعدی هستند، برداشت های تک بعدی و مطلق از این مفاهیم منجر به نوعی سطحی نگری به ویژه در حوزه های پژوهشی می شود. هدف این مقاله در درجه اول معرفی لایه های مختلف زبان شناسی جنسیت و به بیان دیگر جنبه های مختلف مسائل زبان و جنسیت است. سپس با تمهید این پایگاه نظری می کوشیم که وضعیت این رشته مطالعاتی نوپا را در پژوهش های ایرانیان روشن نماییم. اما این حوزه مطالعاتی نقیصه های متعددی دارد که از جمله آنها محدودنگری غیر روش شناختی، نادیده انگاشتن نظریه های جنسیتی مطرح، در نظر گرفتن «بافت» به عنوان چند متغیر اجتماعی مجزا از هم و نه به عنوان شبکه ای از رابطه ها، در نظر گرفتن رفتار زبانی مردانه به عنوان هنجار می باشد.
بسیاری از دانشمندان اهل تسنن درباره حضرت فاطمه زهرا (س) قلم زده و گزارش هایی در احوال و زندگانی آن حضرت ارائه کرده اند و سخنانی از رسول خدا (ص) را درباره آن حضرت ثبت نموده اند. از بررسی روایات به دست آمد که هیچ گونه ذم یا خرده گیری درباره حضرت زهرا (س) یافت نمی شود و همه به آن حضرت احترام گذاشته اند و مد حهایی درباره آن حضرت ثبت کرده اند و نتوانسته اند بر وجود مبارکش خدشه یا ایرادی وارد کنند. حتی برخی از نویسندگان وقایع تلخ پس از رحلت پیامبر (ع) را گزارش کرده اند و نتوانسته اند نسبت به اهانت های وارد بر آن حضرت و بی وفایی امت اسلام و کوتاهی در حق اهل بیت پیامبر (ع)، بی تفاوت باشند. این مقاله به سبب محوریت وجود مبارک آن حضرت، احوال و جایگاه ایشان را در منابع اهل تسنن بررسی و عرضه نموده است.
unavailable
unavailable